7 درس از بیش از 100 استارتاپ شکست خورده
1398/5/2
نوع: استارتاپ ها
نویسنده: نگار صالحی

 

یک شوخی در مورد استارتاپها وجود دارد که گفته میشود از هر 10 استارتاپ موجود در بازار 11 استارتاپ شکست میخورند. شما در طول راهاندازی یک استارتاپ در ابتدا فکر میکنید همه چیز را در رابطه با آن میدانید؛ یا حداقل در طول راهاندازی آن را یاد میگیرید. Jason Huertas، نویسنده  این متن، در رابطه با استارتاپ شکست خوردهاش میگوید:

" شما فکر میکنید که همه چیز را میدانید، پس همه شما در حال حاضر در ذهن خود افراد موفقی هستید، بنابراین چه کسی به آنچه که دیگران می گویند اهمیت می دهد؟

شما هرروز باید با این افکار خود مبارزه کنید، شما هیچ چیز نمیدانید."

پس از اینکه استارتاپ Jason Huertas شکست خورد و با درک اینکه چگونه و چرا همه چیز اشتباه است، وسواسی شد.

او بیش از 100 استارتاپ شکست خورده را مورد مطالعه قرار داد؛ این مطلب به طور خاص نکات مهمی را به اشتراک می گذارد که به وی تعلق دارند: 

۱. بازار برای محصول شما وجود ندارد

در اکثر موارد در شکست یک استارتاپ، یک دلیل اساسی وجود دارد: عدم وجود بازار. Marc Andreessen گفت: من ادعا میکنم که بازار از مهمترین عامل موفقیت یا شکست استارتاپ است.

یکی از دلایل شکست، نبود بازار است. به این ترتیب که اگر محصول شما در بازار از بهترینها باشد، اگر بازار آن موجود نباشد، موفق نخواهد شد. 

اگر قصد دارید وقت خود را برای ساخت یک محصول صرف کنید، اطمینان حاصل کنید که یک بازار بزرگ برای آنچه که شما در حال ساخت هستید وجود دارد.

۲. آماده شدن برای شکست در سه سال

وقتی استارتاپ شکست میخورد به نظر میرسد یک شبه اتفاق میافتد. در واقعیت هرگز اینگونه نیست. اغلب اوقات نادیده گرفتن عوامل اشتباهی که قابل مشاهده است باعث شکست میشود. نادیده گرفتن این عوامل برای شرکت نجات ناپذیر میشوند. 

تحقیقات نشان میدهد که استارتاپ B2B به طور متوسط 4 سال طول میکشد تا شکست بخورد و استارتاپ B2C به طور متوسط تقریبا 3 سال طول میکشد. 

۳. با حقایق، وحشیانه برخورد کنید

تمرکز بر اعتبار! اعتبار سنجی ایده و مدل کسب و کار یک کار تمام وقت است.

یکی از بزرگترین مسائلی که در تحقیق یافت نشد، نبود اعتبارسنجی ایده بود که 17% از استارتاپهای B2C را تحت تاثیر قرار داد.

در بیشتر موارد، ایده های شما مخالف نیاز بازار است. به همین دلیل، از ابتدا، شما باید بدترین منتقد خود باشید. شروع به برانگیختن ارزش محصول خود نکنید، تا مطمئن شوید که چیزی را ایجاد می کنید که مردم نه تنها می خواهند، بلکه نیاز دارند. سعی کنید با مشکل روبرو شوید.

۴. مشتریان بالقوه شما دروغ می گویند

در حالی که در مرحله توسعه مشتری در Clever.do بازخورد مثبت از کاربران بالقوه دریافت شد. اعداد نشان داد که علاقه ای به ایده و محصول وجود دارد. چه عجیب و غریب بود که این دیدگاه کافی به نظر میآمد.

به یاد داشته باشید که خوب بودن یک ایده صرفا به این دلیل نیست که مردم از آن تعریف کنند.

۵. بازاریابی ضعیف شما را می کشد

بازاریابی کاری است که شما انجام می دهید تا بتوانید فروش خود را افزایش دهید و پول بیشتری به دست بیاورید. مهم نیست که محصول شما کامل باشد. حتی یک محصول بزرگ به خودی خود بازار نخواهد داشت.

اگر می خواهید زنده بمانید، باید زمان زیادی را صرف تحقیق در مورد کانال های توزیع کنید. شما باید آنها را شناسایی کنید چرا که بهترین راه برای رسیدن به مخاطبان شماست. شما باید افرادی را استخدام کنید که در بازاریابی منحصر بفردند. مهمترین مسئله این است که محصول خود را به دست مشتریان برسانید. 

۶. با از دست دادن پول به آخر میرسید

شما با دریافت اولین مشتری خود میتوانید پولی را دریافت کنید که، در زمان سختی که یک استارتاپ میتواند داشته باشد، سودآور باشد. 

شما باید یک برنامه مالی داشته باشید. تا زمانی که مطمئن نشدید که در حال ساختن محصولات مورد نیاز مردم هستید، پولی را برای یک محصولی که هیچکس نمیخواهد خریداری کند هدر ندهید.

زیرساخت های اداری، حق بیمه کارکنان و همه چیز راجع به ثبت نام یک شرکت را فراموش کنید.

۷. برای تصمیمات نهایی صبر نکنید

هر بنیانگذار میداند برای راه اندازی یک استارتاپ، چقدر از زمان، تلاش و پول خود را در توسعه و رشد آن استارتاپ بکار برده است.

شما به عنوان یک کارآفرین همیشه در طول سفر از دره مرگ می گذرید و همیشه وقت آن رسیده است که از آن دره بیرون بیایید، قبل از اینکه آن را به کابوس شخصی و مالی تبدیل کنید، سریعتر این تصمیم را می گیرید.

ساختن یک استارتاپ سخت است، این یک سرگرمی نیست. این ذهنیت و نگرش است که می تواند بهترین و بدترین نکات در زندگی شما باشد. 

 

لطفا برای افزودن نظر ورود یا ثبت نام کنید.